یادداشت

حکومت‌مند شدن دولت

دکتر روح اله اسلامی
دولت-کشور ایران هرچند قدیمی است، اما نتوانسته است به درستی فرآیند تکنولوژی‌های قدرت جدید و اندیشه حکمرانی معاصر را کسب کند. فرآیند حکومت‌مند شدن در اروپا همزمان با افکار ماکیاولی، اسپینوزا و‌ هابز شروع شد.

در ایران نیز از صفویه تا پایان قاجار تلاش‌هایی در جهت حکومت‌مندی جدید صورت گرفت. در اروپا با اعمال قدرت تجمیع شده در لویاتان و اصلاحات مداوم ماشین حکومت ارتباط میان جمعیت و قلمرو سرزمینی حفظ شد؛ به نحوی که شهروندان امکان مشارکت و نظارت از طریق پارلمان پیدا کردند و در اواخر قرن نوزدهم نیز امکان تغییر موتور ماشین با اصلاحات و انقلاب مبتنی بر اراده عمومی فراهم شد. حکومت قانون مبتنی‌بر مصلحت عمومی در سیاست داخله و واقع‌گرایی برای حفظ منافع ملی در سیاست خارجه حکومت‌مندی بازیگرانه‌ای را شکل داد که دولت-کشورهای توسعه‌یافته را رقم زد. این فرآیند تا زمان مشروطه در ایران به تعویق افتاد.

بیماری‌های واگیردار، شورش‌های داخلی، جنگ‌های شکست‌خورده و قلمروهای خودمختار ممالک‌محروسه گونه‌ای ملوک‌الطوایفی را ایجاد کرده بود که تنها گاهی کیفیت حکمرانی براساس اراده حاکمی هوشمند همچون شاه اسماعیل، شاه عباس یا نادرشاه یا کریم خان شکل حکومت‌مندی به خود می‌گرفت. در حالی که در اندیشه سیاسی غرب از ماکیاولی تا مارکس حکومت‌مندی در دولت شکل گرفت، در ایران دولت-کشور به شکل ملوک‌الطوایفی ممالک محروسه اداره می‌شد. از ملاصدرا تا حاج ملاهادی سبزواری هیچ بحث و تحلیل سیاسی در مورد حکومت‌مند شدن سیاست وجود نداشت. حتی در زمان سامانیان تا مغولان متفکرانی چون ابن مقفع، نظام‌الملک، خواجه نصیرالدین طوسی و عطاملک جوینی کمک زیادی به ترتیبات حکومتی کردند و به سبک سیاست‌نامه‌نویسان براساس سنت ایران باستان نظام‌نامه‌های عملیاتی از تکنولوژی‌های قدرت شکل دادند.

در انتهای دوره قاجاریه اندیشه‌های ملکم خان، آخوندزاده، آقاخان کرمانی و به شکل کارآمدتری تقی‌زاده، محمدعلی فروغی و منصورالسلطنه عدل توانست حکومت‌مندی مدرنی را که عباس میرزا، قائم مقام فراهانی و امیرکبیر دنبال می‌کردند عملیاتی کند. به‌دنبال برآمدن اندیشه جدید بر پایه ایده ایران و بهره‌گیری از تفکرات جان استوارت میل و منتسکیو، حکومت‌مندی مشروطیت براساس ایجاد لویاتانی مدرن در ایران شکل گرفت. ایران توانست همه مبانی و نهادها و تکنیک‌های حکومت‌مندی را از ۱۳۰۰ به بعد ایجاد کند. حکومت‌مند کردن دولت به شکل تاسیس دستگاه تولید دانش مدرن، ایجاد بوروکراسی شایسته‌سالار و پارلمان قانون‌ساز به همراه ارتش و پلیس و تنظیمات سیاست داخله و خارجه بر ایده ملیت ایران بنایی استوار برای دولت-کشور فراهم کرد. این مبنا توانست هرج و مرج و حکومت‌های ایلی و دعواهای فرقه‌ای و قبیله‌ای را محو و شهروند ایرانی را معنادار سازد. قدرت سراسری و مطلقه لویاتانی را ایجاد کرد که بر گروه‌ها و دسته‌های جنگجو و فرقه‌هایی که روایت‌های تکفیری تولید می‌کردند غلبه پیدا کرد و کشور علاوه‌بر اینکه از تجزیه نجات یافت توانست راهی که غرب در چهار قرن پیموده بود در چند دهه طی کند.

امتیاز مطلب
برای امتیازدهی کلیک بفرمایید
[نتیجه: 0 میانگین: 0]

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا