یادداشت

معافیت اساتید دانشگاه از مالیات بر درآمد

محمد طبیبیان، اقتصاددان

این مطلب (معافیت اساتید دانشگاه از مالیات بر درآمد) از یک پیامک توئیتری است که می‌گوید اساتید دانشگاه چه گلی بر سر مردم زده‌اند که باید از پرداخت مالیات معاف باشند؟

یکم، من خود یک دانشگاهی هستم و این نکته را کاملاً قبول دارم. این شیوه‌ها قابل توجیه نیست. باید مالیات‌ها بر پایه مشخص تعریف شود، پایه درآمد یا ثروت و بر همان مبنا عادلانه و از همه دریافت شود.

دوم، مالیات دو‌گانه نباید اخذ شود. دولت خود یک بار تورم ایجاد کرده و مالیات تورمی اخذ کرده. قیمت برخی اموال به دلیل همان تورم بالا رفته حال بر آن افزایش قیمت اموال مجدداً می‌خواهند مالیات دریافت کنند.

سوم، اگر در برخی کشورها بر افزایش ارزش دارایی مالیات اخذ می‌شود، دلیل دارد. دولت یا حکومت شرایط پیشرفت و ایجاد ارزش افزوده و ایجاد ثروت فزاینده را فراهم می‌کند و بعد بخشی از آن ارزش را مالیات می‌گیرد تا به تداوم بهروزی و خلق ارزش در جامعه کمک کند. دلیل اخذ مالیات بر اموال در کشور ما چیست؟ زمانی که تورم قیمت‌ها را افزایش داده و کشور در سطح کلان از تولید ارزش و ثروت به دور است؟

چهارم، ورود اتومبیل علی‌الاصول ممنوع یا بسیار محدود است. به همین دلیل قیمت اتومبیل به حدود حیرت‌انگیزی افزایش یافته و این محدودیت خود علاوه بر تورم به افزایش قیمت اتومبیل منجر شده است. این افزایش قیمت‌ها نشان تنگنا و عسرت جامعه است. بر تنگنا می‌خواهند مالیات ببندند؛ توجیه آن چیست؟

پنجم، قیمت برخی خدمات مفید به صورت عوارض از مصرف‌کننده دریافت می‌شود برای تداوم ارائه آن خدمات؛ مثل عوارض راه و اتوبان. حال می‌بینیم از این طرف و آن طرف قرار است از جیب مردم برای استفاده از خدمات مفید مثل برق و مخابرات و اینترنت پول مازاد اخذ شود برای صدا و سیما. کجا از مردم پرسیده شده که آیا حاضرند برای این برنامه‌ها یک شاهی پول بدهند؟ نمی‌دانم چرا در قبض برق اینجانب وجوهی اخذ می‌شود. من در ده سال گذشته ده دقیقه هم برنامه‌های صدا و سیما را نگاه نکرده‌ام. این با کدام ضابطه انصاف همخوانی دارد؟

بهتر است بر مبنای عدالت و انصاف و نظریه‌های جاافتاده و آزمون شده اقتصادی نظام مالی حکومت تنظیم شود. هم هزینه‌ها ارزیابی شود (برمبنای هزینه فایده و اثربخشی) و هر کجا منابع ضایع می‌شود و فایده ملموسی حاصل نمی‌گردد جلوی هزینه‌ها گرفته شود و هم درآمدها بر مبانی عقلایی انصاف و عدالت اخذ شود. آنگاه این شیوه قابل دفاع خواهد بود.

امتیاز مطلب
برای امتیازدهی کلیک بفرمایید
[نتیجه: 1 میانگین: 5]

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا