اجتماعیسیاسیویژهیادداشت

تغییر، پیشرفت و امنیت

22 نکته مهم مطرح شده در سمینار «جو فابل» (مشاور مدیریت)

تهیه و تنظیم: رسول انصاری منش – دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت رسانه

تیتر یک آنلاین – تغییر، پیشرفت و امنیت موضوع بسیار مهمی در رشته مدیریت محسوب می شود. «جو فابل» یکی از معروف ترین مدرسان و مشاوران رشته مدیریت در دهه های 40 تا 60 میلادی ست. از وی ویدیویی در فضای مجازی وجود دارد که طی آن به مواردی مهم و قابل توجهی درخصوص اهمیت تغییرپذیری و حصول پیشرفت برای غایت نهایی کسب امنیت و بقا، پرداخته است.

در اینجا مهم ترین نکات مطرح شده در این سمینار را می خوانید:

1 – خاصیت تغییر پذیری مهم ترین رکن بقاست. به عنوان مثال دایناسورها با اینکه هزاران سال قدرت بلامنازع جهان بودند، اما چون نتوانستند خودشان را با شرایط و تغییرات جدید وفق بدهند، میلیون ها سال پیش کاملا از بین رفتند.
2 – قابلیت تغییر پذیری می تواند امنیت بیشتری برای بشر ایجاد کند. شاید در گذشته محیط سربسته می توانست امنیت ایجاد کند، اما امروزه با تغییراتی که صورت گرفته، هیچ جا نمی تواند امنیت کامل ایجاد کند. دنیا هرچه با سرعت بیشتری تغییر پیدا کند، امنیت بیشتر قسمت و نصیب کسانی ست که بیشترین تغییر پذیری را همگام با دنیا داشته اند.
3 – بشر ابتدا «اهرم» را اختراع کرد و 20 هزار سال صبر کرد تا بشریت به آن عادت کند و سپس توانست چرخ را اختراع کند. بعد از آن اسب را رام خود کرد. اما هزاران سال طول کشید تا «گاوآهن» را اختراع کند.
4 – تغییر هم می تواند برای انسان تهدید باشد و هم می تواند امنیت بدهد. اینها بسته به عکس العمل شماست. اگر شما از تغییرات می ترسید، این تغییرات تهدید دائمی خواهد بود. اما اگر تغییرات برای شما فرصت جدیدی به وجود بیاورد، تغییرات دائم برای شما موفقیت های بیشمار به وجود خواهد آورد.
5 – تغییر دقیقا مانند جشن تولد است که هر سال به سراغ انسان می آید. ممکن است که فکر کنیم بزرگ تر شدن و جشن تولد گرفتن وحشتناک باشد، اما اگر به «مرگ» و فرا رسیدن آن (بدون جشن تولد) فکر کنید، حتما جشن تولد گرفتن های بعدی بسیار از مرگ بهتر خواهد بود.
این مثال درستی برای شرکت تحت مدیریت شماست، اگر تغییر را قبول نکنید باید کفه دیگر ماجرا را بپذیرید که شاید سرنوشتی مانند حیوان افسانه ای (دایناسورها) در انتظارتان باشد و از بین بروید.
6 – در گذشته تغییرات به صورت اتفاقی صورت می گرفت. مخترع و کاشف به طور اتفاقی می توانست اختراع و کشف کند، اما امروزه دیگر تغییرات به صورت اتفاقی انجام نمی شود. اکنون هزاران نفر روزانه استخدام می شوند تا تغییرات را به وجود بیاورند، تحقیق کنند و پیشرفت هایی ایجاد کنند. دانشمندان، مهندسین و… همه مشغول کار هستند و می خواهند دنیا را تغییر بدهند. آنها روش های تازه ای به کار می برند تا مواد تازه، محصولات جدید، ماشین ها و ابزارهای جدید و در نهایت بازارهای جدید که تمام اینها فرصت های بی شماری را برای کسانی که با زمان پیشرفت می کنند به وجود می آورند.
7 – به طور کلی تحقیقات فقط درخصوص مسائل فنی و تکنولوژی نیست، بلکه علوم اجتماعی و انگیزه های بشری نیز مورد تحقیق قرار می گیرد. پیش از این زمانی که فقط تحقیقات فنی انجام می شد، تغییرات اجتماعی به طور اتفاقی صورت می گرفتند. زمانی که هندل اختراع شد، زن ها هم رانندگی آموختند، شرایط خرید تغییر پیدا کرد و شرایط مناسب برای بازارهای جدید در آمریکا به وجود آمد. در نتیجه امروز نه تنها پیشرفت های فنی صورت می گیرد، بلکه پیشرفت های اجتماعی به سرعت در حال بروز هستند و حاصل این خواهد بود که بازارهای جدید برای فروش و عرضه محصولات به وجود می آید.
8 – در واقع امروز 2 روش جدید برای مدیریت داریم که در دو سوال خلاصه می شود:
الف) مقاومت شما در مقابل تغییر چقدر است؟!
ب) از تغییر متنفرید یا آن را قبول می کنید؟!
مدیران مقاوم در برابر تغییر به دلایلی فکر می کنند که شاید نتوان آن تغییر صورت بگیرد. از طرف دیگر کسانی که مثبت فکر می کنند به این می اندیشند که این تغییر چطور می تواند انجام بگیرد. در واقع می توان گفت که آن تخیلی که برای افراد منفی باف هست، برای کسانی که مثبت فکر می کنند، اصلا وجود ندارد. چون آنها به این فکر می کنند که چطور این تغییرات را انجام بدهند.
9 – یکی از مشکلات ما این است که نمی دانیم چطور مشکلات رو اندازه گیری کنیم. وقتی فردی اعلام می کند که در کاری 15 سال سابقه داشته، منظور این است که 15 سال مشغول انجام یک کار معین بوده. اما شخصی که 15 سال تجربه واقعی داشته با شخصی که 15 سال یک کار معین رو انجام میداده خیلی فرق دارند. «تجربه» باید با «رشد» همراه باشد.
10 – برای اولین بار در دنیای ما، شخص می تواند برای سنش تصمیم بگیرد! می توانید در 40 سالگی پیر باشید یا در 80 سالگی جوان! سن شما به عکس العمل تان در مقابل تغییرات بستگی داره. حالا در صنعت شخص می تواند به سرعت پیر و باتجربه بشود و یا اینکه برعکس جوان و بی تجربه باقی بماند.
بعضی از اشخاص در سن 40 سالگی مشاعرشان را از دست می دهند، اما می توانند 25 سال کار کنند. از طرفی دیگر یک انسان پیر ممکنه شعور و تجربه فوق العاده ای داشته باشد.
شخصی که عقل پیرها و نیروی جوان ها را دارد، بسیار ارزنده و گرانبهاست.
11 – در عصری که همه چیز اتوماتیک (خودکار) شده، نیروی بدنی چندان اهمیتی ندارد، بلکه این نیروی فکری ست که حائز اهمیت است. فکر تصمیم می گیرد که با چه سرعتی باید حرکت کنید؟! به جلو باید بروید و یا به عقب. امروزه می توان سرعت زیاد موفق شد و یا سریعا شکست خورد.
12 – جدول ترقی انسان نشان می دهد که انسان تا سال 1830 چندان ترقی نکرده است. در سال 1830 اتفاق خارق العاده ای رخ داد و آن مسابقه اسب و با لکوموتیو بخاری بود که لکوموتیو برنده این مسابقه شد و بشر در آن روز وارد مرحله جدیدی شد. برای اولین بار بشر توانست از یک اسب سریع تر حرکت کند و این شروع پیشرفت و ترقی شد.
منحنی ترقی در سال 1383 (در آن جدول) 3 اینچ بالا آمده بود و در سال 1945 هم 8 اینچ بالاتر رفت. اما اکنون از آسمان خراش های نیویورک هم بالاتر رفته و تا چند سال دیگر به بی نهایت خواهد رسید.
13 – بین زمانی که سلطان سلیمان و جرج واشنگتون زندگی می کردند، تقریبا 3 هزار سال فاصله وجود دارد. در حالی که می توان گفت که هر دوی اینها از یک نوع لوله کشی، وسیله گرما، روشنایی، نیروی اسیران، وسیله حرکت و ارتباط داشتند. تغییرات بسیار کمی در بین دوران زندگی این دو انسان صورت گرفته است.
تنها در دوران اخیر بوده که تغییرات فوق العاده ای صورت گرفته به طوری که با پیشرفت های صورت گرفته، تمام تجربه های گذشته بی حاصل خواهد شد.
14 – یکی از اموری که باید قبول کنید این است که بیشتر روش هایی کنونی انجام کارها، روش هایی هستند که در گذشته نبودند. روش های ساخت و ساز، روش های فروش و… همگی جدید هستند.
15 – یکی از پیشرفت های مهم این است که خیلی از چیزهایی که در طول زندگی شما غیرممکن به نظر می رسیدند، حالا ممکن شده اند. این پیشرفت سریع در صنعت، پیشرفت های مختلف هستند و به بشر وسایل و ابزار جدیدی داده که تاکنون فاقد آنها بوده است. بشر نه تنها وسایل جدید ایجاد کرده، بلکه سطح تعلیم و تربیت، سطح زندگی و طرز تفکر بشر نو شده است.
16 – کسانی که در طول تاریخ بشر درخشیدند، افرادی بودند که آنقدر هوش داشتند که درک کنند دوره آنها با دوره گذشته فرق دارد. آنها خودشان را در دوران محدودیت گذشته قرار ندادند. یکی از مشکلات بزرگ بشر امروز این است که قدرت انجام کارش بسیار بیشتر از قدرت تصورش رشد کرده است. یعنی بشر امروز کارها به سرعتی انجام میده که تصور آن را نمی تواند بکند.
به طور مثال سال ها بزرگ ترین آرزوی بشر، همان افسانه عربی «قالیچه پرنده» بوده است. اکنون آن قالیچه پرنده را با یک جت مدرن و سریع مقایسه کنید. کدام فرد عاقلی میخواهد که در میان باد و باران سوار قالیچه بشود، در حالی که قطره های باران روی سر و صورت اوست، مهماندار و غذای گرم ندارد!
17 – بشر می تواند اختراعات خودش را هر روز بیشتر و بیشتر کند، البته اگر از دوران گذشته بیرون بیاید و امروزی بیاندیشد. اگر می خواهید وضع مناسب ایجاد کنید تا کارمندان شما دائما ایده های جدیدی عرضه کنند، باید فکر خلاقی داشته باشید.
یک نفر در بین ما ایده ای دارد که یک میلیون دلار می ارزد، اما بسیار این امکان وجود دارد که این ایده هدر برود! ایده های متعدد یک میلیون دلاری تلف شده اند. این ایده های در بین کسانی بودند که اعتقاد داشتند که کارها باید بر اساس روش و اصول قدیمی انجام بگیرد. تعداد زیادی از کارمندان بودند که ایده های بسیار بسیار خوبی داشتند، اما مدیران و یا سرپرستانی بودند که وقت شان را فقط تلف کرده و اصولا کاری نمی کردند و باعث می شدند که دیگران هم نتوانند کاری انجام بدهند.
18 – مدیران باید از خود بپرسند که «تو از مدیریت چه می دانی؟! چند کارمند خوب تحویل داده ای؟! چند ایده جدید تحویل دادی؟! چند بازار به وجود آوردی؟! چه کار سودمند و تازه ایجاد کردی؟!».
مدیریت همیشه با اشکال مواجه بوده. مدیران همیشه در مرز آداب و رسوم گذشته قدم برمی دارند. سوال اینجاست که چقدر تغییر برای مدیریت یک موسسه قابل قبول هست؟! باید در مقابل تغییر چه اقدامی کرد؟! تغییرات غیراصولی هرج و مرج ایجاد می کنند، اما درجا زدن و تغییر ندادن سستی و رکود ایجاد می کند.
یک سازمان اگر بخواهد پیشرفت کند، درست باید مانند چرخ های اتومبیل حرکت کنند. سهامدار، مأمورین تحقیق، بازاریابان، کارگران و… همه باید با همدیگر با یک سرعت کار کنند.
19 – تجربه بسیار ارزشمند است، اما به طور کلی «تجربه» یک وسیله است، اما ارزش واقعی آن بستگی به مهارت و هوش شخصی دارد که آن تجربه را اندوخته است. یک شخص می تواند از تجربه بهترین استفاده را کرده و به سوی آینده برود و یا برعکس می تواند بر اساس تجربیات گذشته، مرتب به گذشته فکر و رجوع کند و هیچ چیز حاصل نکند.
تجربه های کارمندان یک سازمان می تواند سود زیادی داشته باشد، اما اگر تجربه در راه درست به کار نرود، باعث ایجاد دردسر و ناراحتی برای سازمان خواهد بود. تجربه می تواند درهای دنیای نو را برای ما باز کند و یا برعکس ما را زندان گذشته، محبوس کند!
فکر می کنید که تجربه نمی تواند شما را محدود کند؟! چه اتفاقی برای کسانی که کانال ساختند افتاد؟! چرا آنها راه آهن را ایجاد نکردند؟! چرا یک شرکت ابریشم بافی نتوانست نایلون را اختراع کند؟! چطور شد که مخترعین تلگراف نتوانستند تلفن را اختراع کنند؟!
تجربه در یک سازمان مثل دو اسبی ست که در یک مزرعه با هم بزرگ شده اند. وقتی جوان هستند، سعی می کنند که از نرده بپرند، اما متوجه می شوند که این قدرت را ندارند. بنابراین یکی از آن اسب ها در طول عمرش نمی تواند از نرده بپرد. اما اسب دیگر رویه دیگری دارد، او آنقدر کوشش می کند تا بتواند به آسانی این کار را انجام بدهد. فرق در اینجاست.
20 – بر اساس مقاله ای که در سال 1988 در یکی از روزنامه های نیویورک چاپ شده بود، از فرد 46 ساله کلاهبرداری اقدام به فروش سهام یک شرکت قلابی کرده و توسط پلیس دستگیر شده بود، سخن به میان آورده و نوشته که وی دستگاهی جعلی را ارائه داده بود که از طریق سیم  می تواند صدا را به دوردست ها انتقال بدهد و اسم این دستگاه را «تلفن» گذاشته بود.
نویسنده آن روزنامه نوشته بود «امکان انتقال صدا از طریق سیم به هیچ وجه وجود ندارد و اگر هم داشت این موضوع اصلا برای بشر ارزش نخواهد داشت»!
تجربه اجداد من مانند تجربه این نویسنده بوده است. با این تجربه ای که داشتند، می دانستند که تلفن هرگز موفق نخواهد شد و به همین دلیل سهام شرکت تلفن را هرگز نخریدند. در واقع چون خیلی باهوش بودند، تصور می کردند که زمین مسطح است.
هوش، درک و تجربه با زمان تغییر پیدا می کنند. حالا باید ببینیم که آموزش جدید تغییر به وجود آورده است؟! اگر نویسنده مقاله، یک دانشمند بود به تلفن پیدا می کرد؟!
مصاحبه دیگری در تاریخ 22 اکتبر 1903 با یک دانشمند درمورد امکان پرواز هواپیما را مرور می کنیم. از وی پرسیده اند که آیا امکان دارد که بشر با هواپیما بتواند پرواز کند؟! پروفسور نیاکانگ که از برجسته ترین در آن زمان بود، پاسخ می دهد: «پرنده می تواند پرواز کند، اما بشر نمی تواند پرواز کند. تصور کنید اگر بشر در هواپیما با سرعتی برابر با چند صد مایل در ثانیه پرواز کند، تنها سرعت هواپیماست که آن را در هواپیما نگه دارد. اما اگر سرعت هواپیما را کم کنیم چطور می خواهد آن را متوقف کند، پس بدون شک سقوط خواهد کرد و وقتی به زمین برسد، موتور و هواپیما متلاشی خواهند شد. فکر نمی کنم که حتی باهوش ترین مخترعین تا حالا توانسته باشد که این مشکل بزرگ او حل کند.»
درست 56 روز بعد برادران «رایت» توانستند پرواز کنند. آنها خیلی از آن پروفسور جلوتر بودند. یعنی می دانستند که این کار امکانپذیر است.
21 – هر وقت این مزخرف را می شنوم که «احتیاج مادر تمام اختراعات است» بسیار عصبانی می شوم. «احتیاج» کوچک ترین ربطی به «اختراع» ندارد. اگر احتیاج مادر تمام اختراعات بود، مصری ها باید بولدرز را اختراع می کردند که برج های معروف شان را بسازند. کریستوف کلمب هم کشتی اختراع می کرد که با آن به آمریکا برود. بشر اولیه با آن ذلت زندگی نمی کرد. کشورهای بزرگ صاحب بزرگ ترین اختراعات می شدند. حقیقت ماجرا این است که «احتیاج» خیلی کم و یا اصلا ربطی به اختراع ندارد.
مادر اختراعات، هوش، درایت و ناراضایتی است. وقتی فرد باهوشی از چیزی ناراحت می شود حتما اقدامی در این مورد بخصوص می کند.
توماس ادیسون گفت: «اگر مردی رضایت کامل داشته باشه، موجود شکست خورده ای خواهد بود».
وقتی می شنوم که کارفرماها می گویند می خواهند کارمندان راضی داشته باشند، بسیار عصبانی می شوم. این کشور احتیاج شدیدی به کارمندان ناراضی و عصبانی داره، اما باید کاملا اطمینان حاصل کرد که نارضایتی ها آنها کاملا منطقی باشد.
22 – آنچه که ما می دانیم اغلب راه های قدیمی برای انجام یک کار است. تمام کارهایی که انجام میشدند، از این به بعد باید به شکل بهتری انجام بشوند و اگر شما این کار را انجام ندهید، رقیب شما انجام خواهد داد.
شما نمی توانید جلوی پیشرفت رو بگیرید. اگر واقعا بخواهید که کارتان را تا چند سال دیگر حفظ کنید باید آماده باشید که تغییرات ممکنه رو کاملا و به هر صورت بپذیرید، چون پیشرفت بدون تغییرات میسر نیست و امنیت هم بدون پیشرفت امکان پذیر نخواهد بود.
امنیت واقعی این است که یک کارمند پیشرو در یک شرکت پیشرو باشید.

امتیاز مطلب
برای امتیازدهی کلیک بفرمایید
[نتیجه: 2 میانگین: 4]

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا